davod12

 
registro: 11/05/2011
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
Pontos117mais
Próximo nível: 
Pontos necessários: 83
Último jogo
Gamão

Gamão

Gamão
17 horas h

دلنوشته مرغی در........

 



مرغ در فیسبوک نوشت: 
دمم گرم! بالاخره پرواز یاد گرفتم! کیف می کنین چطوری تونستم از سفره های مردم بپرم؟! 

و اما کامنت هایی که برای مرغ رسیده است بدین شرح می باشد: 

خروس: ابرو می اندازی، بالا، بالا؛ می دونم سرت شلوغه حالا! 

مرغ: آقای خروس! ده دفعه گفتم بهت شماره نمیدم؛ لطفا دیگه برام کامنت نذار؛ وگرنه از توی لیست دوستانم پاکت می کنم! 

پنگوئن: خواهشا! بگو چطوری تونستی بپری! دومین آرزوی من اینه که بتونم پرواز کنم! 

مرغ: اینطوری که نمیشه گفت؛ خیلی بحثش تخصصیه؛ راستی اولین آرزوت چیه؟! 

پنگوئن: اولین آرزوم اینه که ازم عکس رنگی بگیرن؛ یعنی میشه علم اینقدر پیشرفت کنه که این اتفاق بیفته؟!

نخود هر آش: ببخشید شما روزی چندتا تخم می ذارین؟! 

مرغ: این مسئله خصوصیه؛ لطفا وارد حریم شخصی من نشین! 

نخود هر آش: بگو دیگه؛ لطفا! 

مرغ: من اصلا تخم نمی ذارم؛ هیکلم خراب میشه! 

ماهی: هه! زیاد به پروازت نناز؛ شنیدم ذرت و کنجاله سویا گرون شدن؛ امروز فرداست که از گشنگی بمیری بیچاره! 

روباه: اگه یک وقت به خاطر نداشتن غذا، خواستی خودکشی کنی من درخدمتم! بهم تک بزنی دو سوته میام دم آغلت می خورمت! 

مرغ: نخیر! مگه دیشب اخبار رو ندیدین؟! یک عالمه غذا برام وارد کشور شده؛ از اون لحاظ مشکلی ندارم! 

روباه: به! به! این عکس جدیدت رو که گذاشتی خیلی خوشگل شدی؛ چه سری، چه دمی، عجب پایی! 

مرغ: الکی زور نزن! من داستانت رو با اون کلاغه که قالب پنیری بر دهن داشت رو خوندم؛ گول نمیخورم! 

قشرآسیب پذیر: ببخشید؛ شما؟! 

مرغ: من مرغم دیگه؟! به همین زودی منو فراموش کردین؟! 

بوقلمون: دمت گرم! جای منو گرفتی! قبلا غذای پولدارها «نون و بوقلمون» بود؛ حالا شده «نون و مرغ»؛ چطوری اینقدر یک شبه تونستی پله های ترقی رو بالا بری و پیشرفت کنی؟! دست ما رو هم بگیر! 

خروس: بیا با هم دوست شیم؛ بیا تشکیل خانواده بدیم! 

مرغ: برو بابا! ما خیلی اختلاف طبقاتی داریم؛ هر وقت تونستی مثل من پرواز یاد بگیری بیا خواستگاریم! 

خروس: برو بابا! اصلا می رم با همین مرغ های یخ زده ازدواج میکنم! 

روباه: یک وقت این کار رو نکنی خروس؛ مرغ های یخ زده واقعا «سرد» هستن؛ به درد تو نمی خورن! 

خروس: خب می رم با یکی از این مرغ های پرکنده که پشت ویترین مغازه ها گذاشتن مزدوج میشم! بای، بای!

 

و این یکی هم خالی از لطف نیست

چگونه می توان زنی  را راضی نگه داشت!؟


 

دوستان آدینه خوب و شادی را آرزومندم